آیا این اشتباهات ساده را در بالش بادی مرتکب می شوید؟

تغییرات در فرم از جمله جایگزینیِ «اسکرتسو-تریو» بهجای «منوئه-تریو»، طولانیشدن بخش بسط و گسترش و کدا، نوآوری د

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

تغییرات در فرم از جمله جایگزینیِ «اسکرتسو-تریو» بهجای «منوئه-تریو»، طولانیشدن بخش بسط و گسترش و کدا، نوآوری در حرکتِ چرخشی (سیکلیک) روی یک تم و بزرگتر شدن سمفونی بر خلاف شیوهٔ کلاسیک، در این زمان شکل گرفتند. قبل از اجرا نیز مراسم همراه با آشوب بود، زیرا با آمدن بتهوون بر روی صحنه، تماشاگران با تشویق ایستاده پنج بار برای او کف زدند و این در حالی بود که طبق تشریفات رسمی در اتریش، برای ورود خاندان سلطنتی، سه بار کف میزدند. نقل شدهاست که او برای نواختن پیانو از چوب نازک و درازی استفاده میکرد که یک سَرِ آن را روی جعبهٔ پیانو و سَرِ دیگر چوب را میان دندانهایش قرار میداد تا بهتر بشنود. وقتی پیانو مینواخت و کسی سرزده وارد میشد، از خشم صورتش برافروخته، رگهایش متورم و با لبهای لرزان، حالتِ جادوگری را داشت که در چنگالِ ارواح و شیاطین اسیر شده باشد. مرا به عنوان یک انسان میشناسد و درون قلب من را میبیند، من با وظیفهشناسی بسیار، تمام تکالیفی که پروردگار، طبیعت و بشریت تعیین کردهاست، انجام میدهم». شاید ازدواج بتواند مرا خوشبخت سازد.

میخواهم گریبان تقدیر را بگیرم، بیشک او نخواهد توانست که یکباره مرا به زانو درآورد، وه که چقدر خوب است اگر انسان بتواند هزار بار دیگر، زندگی از سر بگیرد… همین مسئله باعث شد که هایدن به این باور برسد که «پیانو تریو، اپوس ۱» برای درکِ مخاطبان (در آن زمان)، بسیار دشوار است. آثاری بسازد. وی همچنین قطعهٔ «سرود حرکت» و یک اثر با نام «ما یک ملت بزرگ آلمانی هستیم» برای گروه کر تصنیف کرد. هنگامی که جاهطلبیهای امپراتوری ناپلئون روشن شد، بتهوون عنوان صفحهٔ «سمفونی سوم» را در دست گرفت و نام بناپارت را با عصبانیت مخدوش کرد که سوراخی در کاغذ ایجاد شد. بود که بعد از تصرف قلعه باستیل توسط انقلابیون، شعری انقلابی سرود و یک سال بعد مجموعهای از اشعار انقلابی خود را منتشر ساخت که برای پیش خرید آن، نام «بتهوون موسیقیدان دربار» بهچشم میخورد. مناسب بودنِ اصطلاح قهرمانانه برای توصیف کلِ دورهٔ میانی نیز زیر سؤال رفتهاست. معاصران بتهوون وی را چنین توصیف میکردند: مردی کوتاه قد با هیکلی درشت که موهای سیاه، زبر، وزکرده و شانه نخوردهاش، مارهای مدوسا را به یاد میآورد. خصوصیاتی که از چهرهٔ بتهوون توصیف شدهاست، از یادداشتهای دوستان، معاصرانِ بتهوون یا از مسافران نقل شدهاست. این تمایز برای اولین بار در سال ۱۸۲۸، فقط یک سال پس از مرگ وی به کار گرفته شد، و اگرچه اغلب مورد چالش و پالایش قرار میگیرد، اما بهعنوان نقطهٔ شروع، برای درک و پیشرفت کارِ بتهوون در نظر گرفته شدهاست. Con tent was generat᠎ed  by GSA᠎ C ontent Gen er᠎ator DEMO!

دوشیزهٔ جوان دوم، در انتظار جایگزینی برای نخستین عشقش بود. به دست دختری جوان و پرستیدنی همه چیز دگرگون شدهاست. وی در ۳۰سالگی با دو دوشیزهٔ جوان دیدار کرد که تأثیر برجستهای در زندگی او داشتند و رابطهٔ بتهوون با این دو از همهٔ روابط عاشقانهٔ او پررنگتر هستند؛ هر دوی دوشیزگان از خانوادهٔ اشرافی، هر دو شیفتهٔ موسیقی و با وجود این، درست نقطهٔ مقابل یکدیگر بودند. برخی از قطعات مهمِ دورهٔ اول عبارتند از: سمفونی شماره ۱ و شماره ۲، مجموعهٔ «شش کوارتت زهی، اپوس ۱۸»، دو کنسرتو پیانو شماره یک و شماره دو، چندین سونات پیانو از جمله سونات پیانو شماره ۸، که معروفترین است. در این دوره، وی نگارش و تنظیم جدیدی از سونات پیانو برای ساز شستیدار را به سرانجام رساند که تقریباً به مدت یک دهه طول کشیده بود. این دوران شامل آثاری با مقیاسی بزرگ (حجم ارکستر و مدت) است که بیانگر روحیهٔ قهرمانی و مبارزه است. آثار او از سال ۱۷۹۵ تا ۱۸۰۰، طولانیتر از حدِ معمول است (نظیر نوشتن سونات در چهار موومان، در حالی که سه موومان رایج بود).

دختر یوهان آندریاس اشتاین ازدواج کرده بود، پس از مدتی، کسب و کار با اشتاین را رها کرد تا شرکت مستقلِ خود را در سال ۱۸۰۳ راه اندازی کند، بتهوون همیشه محصولات او را تحسین میکرد و در سال ۱۸۱۷، طی نامهای به او نوشت که «اولویتِ اولش» پیانوهای اوست. از معاصران بتهوون میگوید: «بتهوون همیشه عقاید خود را بر ضد دولت، پلیس و اشرافیت حتی در مجامع عمومی آزادانه و بیپروا بیان میکرد… ». بتهوون نیز در یکی از یادداشتهایش اشرافیت را پوسیده و فاسد خواندهاست. او همچنین به خاطر نشاندادنِ علاقهاش به آزادیخواهی، مجسمهٔ جباریت را در اتاقش قرار داده بود و در ادبیات نیز شکسپیر را دوست داشت و بر اساس آثار وی قطعات بزرگی مانند اورتور کوریولان را خلق کرد. از جمله پیانوهای دیگری که بتهوون در اختیار داشت، پیانوی سباستین ارارد بود و در سال ۱۸۰۳ توسط سازندهٔ آن به بتهوون داده شد. بود. همچنین ممکن است یک «پیانو اشتاین» از طرف کنت والشتاین به او داده شده باشد. بدبختانه او از طبقهٔ من نیست و در این صورت ازدواج برایم ناممکن است. پدرش قصد داشت از هوش و استعداد وی در موسیقی، بهرهٔ مادی ببرد و از چهارسالگی او را وادار میکرد تا پیانو بنوازد یا او را در اتاقی حبس میکرد تا به صورت جانفرسایی ساز ویولن را تمرین کند.

اگر دوست دارید این نوشتار را داشته باشید و مایل به دریافت اطلاعات بسیار بیشتر در مورد قیمت بالش گردنی لطفا به بازدید از وب سایت ما.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن