تفاوت زبان و گویش چیست؟

[ad_1] برای بسیاری ، یکی از اصلی ترین عواملی که به بقا و شکوفایی گونه های بدوی انسانی کمک می کند ، توانایی آ

توسط HONARENEWS در 18 دی 1399
[ad_1]

برای بسیاری ، یکی از اصلی ترین عواملی که به بقا و شکوفایی گونه های بدوی انسانی کمک می کند ، توانایی آنها در برقراری ارتباط از طریق گفتار است. به دلیل آناتومی منحصر به فرد حنجره انسان ، آنها می توانند صداهایی تولید کرده و آنها را با مفهوم خاصی مانند "حمله خرس" یا "جمع آوری میوه" مرتبط سازند. آنها همچنین از این اصوات معنی دار برای متحد شدن در بسته های اجتماعی استفاده می کنند و این ثابت می کند که ارتباط کلامی در واقع یک مزیت تکاملی است.

دانشمندان هنوز در مورد زمان شروع رسمی "زبان" به توافق نرسیده اند. برخی از محققان ، مانند استفان پینکر ، ادعا می کنند که زبان از آنجا آغاز شد که انسانهای بدوی شروع به استفاده از صداهای صوتی برای علامت دادن به همسالان خود کردند و به موازات انسان تکامل یافت. برای دیگران ، مانند نوآم چامسکی ، زبان ناگهان در طول تاریخ بشر به صورت تصادفی ظاهر می شود. صرف نظر از منشا آن ، همه می توانیم توافق کنیم که زبان بخشی حیاتی از زندگی ماست.

طبق SIL Ethnologue تا به امروز ، 7117 زبان زنده در سراسر جهان وجود دارد. بسته به عواملی مانند موقعیت جغرافیایی یا فرهنگ ، بیشتر این زبانها هنوز چندین گویش را به عنوان زیرمجموعه دارند. با این حال ، مانند اصل زبان ، تمایز بین زبان و گویش نیز یک منطقه خاکستری در میان زبان شناسان و سایر دانشمندان است. در اینجا ما برخی از ویژگی های متمایز را که زبان ها را از گویش ها جدا می کند و منطقه ای را برای تاری شدن خط پیدا خواهیم کرد.

اسناد ، مطالب و وب سایت خود را به بیش از 40 زبان ترجمه کنید. پرونده های خود را بارگذاری کنید یا متن خود را جای گذاری کنید و یک مترجم حرفه ای بلافاصله شروع به کار می کند. ترجمه خود را همین الان سفارش دهید

جنبه های مختلف زبان

اولین چیزی که احتمالاً هنگام صحبت درباره کلمه "زبان" به ذهن خطور می کند ، صحبت کردن است. این نکته از اعتبار ذاتی برخوردار است ، زیرا ابزاری که مردم در مفهوم زبان از آن استفاده می کنند سیگنال های گفتاری یا صوتی است. زبان نمادین مکتوب خیلی دیرتر در تاریخ و با پیشرفت و پیشرفت تمدن ها ظاهر شد.

فرهنگ لغت Merriam-Webster زبان را چنین تعریف می کند: "کلمات ، تلفظ آنها و روش های ترکیب آنها توسط جامعه مورد استفاده و درک قرار می گیرد". توجه کنید که این تعریف چقدر فنی است. گاهی اوقات تمایل داریم بیش از حد به جنبه های فنی دقیق زبان بپردازیم. حتی حوزه دانشگاهی زبانشناسی عمدتا بر روی اصوات (آوایی و واج شناسی) ، کلمات (مورفولوژی) ، ساختار جمله (نحو) ، معنی (معناشناسی) و زمینه (کاربردی) متمرکز است.

دقیقاً صحبت کردن ، زبان چیزی بیش از کلمات یا گفتار است. چندین جنبه فلسفی ، فرهنگی اجتماعی و فیزیولوژیکی نحوه کارکرد زبان و چگونگی کمک به ما را در درک جهان پیرامون توضیح می دهد. برای اینکه بتوانیم زبان را به طور کامل تعریف کنیم ، باید این جنبه های مختلف را با دقت بررسی کنیم.

  • زبان و فلسفه لودویگ ویتگنشتاین ، از فیلسوفان درجه یک اوایل قرن 20 ، در مجله Tractatus Logico-Philosophicus نوشت: "مرزهای زبان من به معنای مرزهای جهان من است." این خرد عمیق تأکید می کند که بدون دانش در این دنیا به دانش دسترسی نخواهیم داشت. همین دلیل نیز این است که ما دسته ها یا اسامی را به اشیایی که می شناسیم اختصاص می دهیم. به عنوان مثال ، ما می دانیم که کلمه "صندلی" برای مبلمان چهار پا ، بازوها و قاب پشتی به چه معناست. این ارتباط مفهوم صندلی با کلمه "صندلی" به لطف توانایی های زبانی انسان امکان پذیر است.
  • زبان ، جامعه و فرهنگ. مردم حیوانات اجتماعی هستند. انسانهای اولیه مجبور بودند برای محافظت متقابل در برابر شکارچیان احتمالی در دوران ماقبل تاریخ به هم بپیوندند و برقراری ارتباط از طریق گفتار به آنها کمک می کند گروه ها و قبایل را تشکیل دهند. تاکنون زبان هنوز قسمت عظیمی از زندگی روزمره ماست. ما از آن به عنوان یک وسیله اجتماعی استفاده می کنیم ، که فرآیند شرکت در فعالیت های جامعه مانند خرید مواد غذایی ، گفتگو با دوستان و کار در دفتر است. ما همچنین از زبان برای انتقال سنت ها و عقاید به دوستان و خانواده خود استفاده می کنیم. والدین همیشه اهمیت پایان غذا در بشقاب و نماز خواندن قبل از خواب را به فرزندان خود یادآوری می کنند. این انتشار ایده ها و عملکردها از یک شخص به شخص دیگر ، رکن اصلی فرهنگ است و زبان این اتفاق را می افتد.
  • زبان و فیزیولوژی. بدن انسان دارای بخشهای مناسب است که به وی امکان می دهد زبان را ایجاد ، پردازش و تفسیر کند. به گفته نورمن گشویند ، متخصص مغز و اعصاب رفتاری آمریکایی ، مغز دارای یک "منطقه زبان" مناسب است که تمام اطلاعات لازم برای درک زبان را در خود ذخیره می کند. علاوه بر این ، انسان از نظر بیولوژیکی با اندام های گفتاری مانند دهان ، زبان ، حنجره ، دیافراگم و ریه ها طراحی شده است. این قطعات به ما کمک می کنند صداهای متنوعی تولید کنیم که در نهایت زبان را می سازند.

در حقیقت ، ما نمی توانیم زبان را در خلا خلا به جنبه های فنی محدود کنیم زیرا این زبان با ایده ها و ساختارهای مختلفی مانند فلسفه ، جامعه ، فرهنگ و فیزیولوژی مرتبط است. علاوه بر این ، آشنایی با تعریف زبان کافی نیست - ما باید برنامه های عملی و واقعی آنها را نیز در نظر بگیریم. و ما می دانیم که بهترین کاربرد در یک زبان ارتباطات است.

تنوع زبانی در ارتباطات

وقتی زبان در متن ارتباطات استفاده می شود ، زبان آزادانه به مجموعه کلمات ، عبارات و قواعدی اطلاق می شود که گروه خاصی از افراد برای برقراری ارتباط شفاهی یا کتبی استفاده می کنند. بنابراین ، اگر سعی کنید کلمات مورد استفاده در ایالات متحده را با کلمات مورد استفاده در ژاپن یا فیلیپین مقایسه کنید ، می بینید که تفاوت های قابل توجهی دارند. زبان های مورد استفاده در این کشورها یکسان نیستند.

همانطور که قبلاً ذکر شد ، امروزه بیش از 7000 زبان وجود دارد. حتی کشورهایی وجود دارند که صدها زبان ضبط شده دارند! این شاهدی بر تنوع زبانها در جهان است. به دلیل تعداد زیاد زبان در برخی کشورها ، آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کنید.

  • زبان های رسمی. آنها توسط دولت ملی برای همه اهداف قانونی شناخته شده اند.
  • زبانهای منطقه ای مانند زبان های رسمی ، آنها همچنین برای استفاده قانونی شناخته شده اند و محدود به یک کشور ، استان ، منطقه یا سرزمین خاص هستند.
  • زبانهای اقلیت اقلیت ها یا گروه های قومی یک کشور آنها را صحبت می کنند.
  • زبان ملی. آنها برای نمایش نمادین طراحی شده اند ، برای نشان دادن هویت یک کشور استفاده می شوند.

توجه داشته باشید که این دسته ها با هم سازگار نیستند. اگر دولت این کار را ضروری بداند ، ممکن است زبان منطقه ای نیز به عنوان یک زبان رسمی در نظر گرفته شود. یک ملاحظه احتمالی که دولت ممکن است در نظر بگیرد تعداد افراد بومی زبان است. اگر یک زبان منطقه ای توسط درصد قابل توجهی از جمعیت ملی صحبت شود ، آنها می توانند آن را به عنوان یک زبان رسمی اعلام کنند.

گویش ها چطور؟

زبان ها پویا هستند ، به این معنی که آنها به طور مداوم همراه با بلندگوهای خود تغییر می کنند. به عنوان مثال یک کشور بزرگ را در نظر بگیرید. حتی اگر این کشور یک زبان را برای استفاده در نظر بگیرد ، افرادی که در مناطق مختلف زندگی می کنند تفاوت کمی در سبک زندگی خود دارند. در نهایت ، این امر منجر به تفاوت جزئی زبان در یک منطقه در مقایسه با زبانهای صحبت شده در جاهای دیگر خواهد شد. این تغییرات زبان را می توان به عنوان گویش در نظر گرفت.

دائرlopالمعارف بریتانیکا گویش ها را به عنوان "زیرمجموعه هایی از انواع مختلف زبان قابل تشخیص توصیف می کند ... که با این وجود ارتباطات را غیرممکن یا به طور قابل توجهی دشوار نمی کند". اگر دو نفر با لهجه های مختلف به یک زبان صحبت کنند ، آنها باز هم یکدیگر را درک می کنند ، اما متوجه می شوند که در واقع کلمات یا اصطلاحاتی متفاوت هستند. در زبانشناسی ، این معیار را فهم متقابل یا فهم متقابل می نامند.

انگلیسی نمونه ای از زبان است که دارای چندین گویش است ، از جمله انگلیسی استرالیایی ، انگلیسی بریتانیای شمالی و انگلیسی آمریکای مرکزی ، که فقط چند مورد را نام می برد. چند کلمه و عبارت در واقع بین این گویش ها متفاوت است. آنچه آمریکایی به آن کوکی می گوید ، برای انگلیسی یا استرالیایی به عنوان کوکی شناخته شده است.

ممکن است فکر کنید که تغییر در لهجه لازمه این است که دو سیستم زبانی به عنوان گویشهای یک زبان معین در نظر گرفته شوند ، اما این مورد نیست. گویش ها بیشتر بر روی فرهنگ لغات و دستور زبان تمرکز می کنند ، در حالی که تاکید بر تلفظ است. دو فردی که به گویش های مختلف صحبت می کنند ممکن است لهجه های مشابه داشته باشند یا نداشته باشند.

زبان و گویش ها از کجا منحرف می شوند؟

معیار قابل فهم برای تعیین اینکه آیا دو شکل گفتار گویشهای یک زبان هستند ، گاهی اوقات گیج کننده است. به عنوان مثال ، اسپانیایی و پرتغالی دو زبان مختلف هستند ، اما وقتی اسپانیایی و پرتغالی صحبت می شود از آنها خواسته می شود صحبت کنند ، آنها بدون مشکل زیادی یکدیگر را درک می کنند. آیا مناسب است که آنها را گویشهای اسپانیایی و پرتغالی بنامیم؟ نه از آنجا که آنها در دو کشور با مرزهای جداگانه صحبت می شوند ، خود زبانهای مختلف مستقلی هستند.

مانند مثال قبلی ، صربی و کرواتی دو زبانی هستند که دارای واژگان و دستور زبان بسیار مشابه هستند. آنها در واقع از صربستان-کرواسی نشأت گرفته اند ، اما در طی تجزیه یوگسلاوی از هم جدا شدند. زبانها نه تنها تحت تأثیر مرزهای سرزمینی ، بلکه تحت تأثیر تغییرات سیاسی قرار می گیرند.

این سناریوها به ما نشان داده اند که هیچ تمایز مشخصی بین آنچه که ما گویش و زبان می دانیم وجود ندارد. این واقعیت از این جهت پیچیده است که زبان پویاست و با جنبه های مختلفی از جمله سیاست ، جامعه ، فرهنگ و بسیاری از جنبه های مرتبط مرتبط است.

حتی زبان شناسان ، دانشمندان علوم اجتماعی و سایر دانشمندان نیز می توانند در این مورد موافق باشند. به گفته انسان شناس Einar Haugen ، "ناتوانی در تعیین دقیق میزان" زبان "یا" گویش "در جهان به دلیل ابهام معنای موجود در این اصطلاحات است.

اما آیا واقعاً تفکیک زبان و گویش ضروری است؟ توماس کاموزلا ، دانشمند لهستانی ، استدلال می کند که عدم توانایی در استاندارد سازی تمایز بین زبان ها و گویش ها به دلیل ذهنی بودن موضوع است. با نگاهی به گذشته ، واقعاً هیچ تمایزی بین این دو وجود ندارد. زبان پویاست و هرگز محصور نمی ماند.

زبان ها و گویش ها در صنعت

با توجه به اینکه یک کشور می تواند چندین زبان و گویش داشته باشد ، صنایع باید آماده تولید اسناد و مدارک به چندین زبان باشند. ممکن است زمانی فرا برسد که شما نیاز به خرید کالایی داشته باشید ، اما منطقه ای که از آن خریداری می کنید مستلزم ارائه مدارکی است که به گویش دیگری غیر از زبان شما نوشته شده است.

در این حالت ، شرکت ها می توانند مترجمان داخلی را برای خدمات زبان خود استخدام کنند. با این حال ، این گزینه می تواند خیلی گران باشد ، حتی غیر عملی نیز باشد ، زیرا به هر حال همیشه به مترجمان نیاز نیست. کاری که آنها می توانند انجام دهند به جای استخدام مترجمان خود ، مشارکت با شرکتهای جهانی زبان ارائه دهنده خدمات ترجمه هستند ، زیرا این یک گزینه مقرون به صرفه تر است.

برچسب ها همه چیز نیستند

زبان ها یادگیری موضوعات جذابی هستند زیرا به شما دیدگاه گسترده تر و واضح تری نسبت به جهانی که در آن زندگی می کنید می دهند. و بله ، ما دیده ایم که تشخیص زبانها از گویشها چقدر گیج کننده است. فقط توجه داشته باشید که برچسب ها همه چیز نیستند. آنچه مهم است نحوه طبقه بندی زبان گویش ها نیست ، بلکه نحوه استفاده دقیق از آنها در همه روابط ما ، اعم از شخصی یا حرفه ای است.


[ad_2]
منبع
آخرین مطالب